نسخه‌‌ای از این کتاب بزرگ بلوچی داشت که او نیز آن را از گذشتگان به ارث برده بود. اما او هرگز این کتاب خطی را در اختیار کسی قرار نمی‌داد و آن را چون گنجینه‌‌ای گرانبها محافظت می‌کرد. بدون تردید ملا کمال خان مقداری از اشعار این کتاب را حفظ کرده بود یا از آن یادداشت برداری کرده بود. متأسفانه با در گذشت عمو دیگر خبری از آن کتاب نشد و اثری از آن به جا نماند و عمو آن را برای همیشه به گور برده بود. چون من در زمان درگذشت عمو در محل نبودم و بعدها با وجود کوشش‌های فراوان اما اثری از آن نیافتم. آقای حاجی محمد حسین رییسی از دوستان ملا کمال خان و از اعضای شورای اسلامی سابق شهر چاه‌بهار درباره‌ی شعر حماسی بلوچی و نقش ملا کمال خان در پیش برد آن اینگونه بیان داشت: ملا کمال خان در منطقه‌‌ای از چاه‌بهار رشد کرد که مرکز شعر حماسی بلوچی بود. از منطقه‌ی وشنام (wašnām) و تسکوپان(Teskowpān)گرفته تا دمه دپ(Damedap),لاتیگ دان(Lātig dān)و پلانی (Palāni) –روستای محل سکونت و محل دفن او-در شرق شهر چاه‌بهار. مردم این منطقه بیشتر از راه دامداری و عده‌‌ای به نام مید (Meid) از راه ماهیگیری امرار معاش می‌کردند. هرگاه بهارگاه (فصل بهار) فرا می‌رسید مردم این منطقه به شکرانه‌ی نعمت‌های الهی به جشن و شادمانی می‌پرداختند و پهلوانی(خواننده‌‌ای) را دعوت می‌کردند که از سر شب گرفته تا بامدادان آنها را با اشعار حماسی و عاشقانه و داستان‌های پیامبران به ویژه رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، چهار یار رسول و دیگر بزرگان دین و قهرمانان و شخصیت ملی مردم را سرگرم می‌کردند. این مجالس بیشتر رنگ معنوی و روحانی داشت تا لهو و لعب ترنم و ترقص‌های هوس‌آلود.
از شخصیت‌های معروف حماسی این منطقه قبل از ملا کمال خان می‌توانیم از شخصی به نام دادل جت (Gatt Dādale) نام ببریم که متأسفانه هیچگونه اثری از وی به جای نمانده است. در مصاحبه‌‌ای کوتاه که دو سال پیش(1386) با ملا کمال خان هوت در ایرانشهر داشتیم او درباره‌ی علاقه‌مندی‌اش به شعر موسیقی و زبان بلوچی چنین بیان داشت که من از کودکی علاقه‌ی فراوانی به اشعار و موسیقی بلوچی داشتم و در محافل شادمانی به اجرای موسیقی می‌پرداختم. یادگیری فرهنگ شفاهی بلوچی از قبیل داستان‌های حماسی، داستان‌های عاشقانه و داستان‌های دینی و مذهبی برایم بسیار جالب و گیرا بود. وفاداری به عهد و پیمان قهرمانان داستان‌ها روحم را شاد می‌کرد. پیمان شکنی‌ها و خلاف میثاق روحم را می‌آزرد. زیرا تا بوده بلوچ و قولش بسیار با اهمیت بوده است. پیمان‌شکنی در نزد بلوچ گناهی نابخشودنی بوده است. ملا کمال خان اذعان می‌کرد که در نزد هیچ کس به طور مستقیم شاگردی نکرده است. ولی مگر می‌شود شخصیتی با آن همه عظمت از کسی متاثر نباشد؟ ملا کمال خان از معدود کسانی است که از استادان خود بسیار فراتر رفته است و نام و آوازه‌ی او آفاق را در نوردیده است. موسیقی مقامی بلوچستان که سراسر کوه‌ها و دشت‌ها را پیموده و همراه با بلوچ‌ها تا دورترین افق‌ها رفته است. در بعضی از کشور‌های حاشیه خلیج پارس، مسقط و عمان، منطقه‌ی ماری هند (مرو قدیم) در کشور ترکمنستان و بعضی از ایالت‌های هند سند و پنجاب موسیقی بلوچی بیگانه نیست. موسیقی بلوچی همواره وامدار (مدیون) شخصیت‌های برجسته‌‌ای چون ملا موسی، پهلوان عبدالرحیم، ملا کمال خان هوت، ملا جان محمد، قادربخش، شهدادشکر، لال بخش پیک و... می‌باشد همراه با این آوازه‌های جادویی و آسمانی، پنجه‌ی طلایی استاد رسول بخش زنگ شاهی - استاد مسلم سرود(قیچک)، استاد معروف به علی سروری و صدها نماینده گمنام بلوچ است.
اهمیت کار ملا کمال خان و خلاقیت او در موسیقی بزرگترین موسیقیدانان ایران و جهان وقتی که خوانندگان و نوازندگان بلوچ را در حال اجرا می‌بینند دچار بهت و شگفت‌زدگی می‌شوند که چگونه موسیقیدانان بلوچ بدون نت و رهبر ارکستر برنامه اجرا می‌کنند؟ در اینگونه موارد آنچه که این گروه‌های موسیقی را به سمت جلو هدایت می‌کند که بدون کوچکترین اشتباه و خارج شدن از نت به کار خود ادامه می‌دهند. هماهنگی ذهن خواننده و پنجه‌های نوازندگان است که به طور بسیار شگفت‌انگیزی با هم همراهی می‌کنند.
استاد محمدرضا شجریان در مراسم گرامیداشت ملا کمال خان هوت در تهران او را از بزرگترین استادان مقامی ایران دانست. اکنون که ملا کمال خان در میان ما نیست عرصه‌ی موسیقی مقامی خالی است و خطر انقراض آن را تهدید می‌کند. روش کار این پهلوانان سنتی به این شکل است که مقدمه‌‌ای با موسیقی نواخته می‌شود که از همان آغاز نوع شعر را مشخص می‌کند که موسیقی شاد یا غم‌انگیز است. بعد از نواختن مقدمه پهلوان که همان خواننده است شعر را شروع می‌کند. در آغاز در باره‌ی حمد باری تعالی اشعاری می‌خواند و بعد از آن در نعت رسول گرامی(ص) اشعاری خوانده می‌شود. بعد ستایش چهار یار رسول و دیگر بزرگان دین به دنبال می‌آید. این اشعار طولانی که بی‌شباهت به اشعار فارسی نیست البته با قصاید فرق عمده دارد و آن قافیه است که تا پایان باید روال قافیه حفظ شود. در صورتی که در شعر بلوچی بعد از سرودن چند بیت قافیه عوض می‌شود و آزادی عمل بیشتری از نظر قافیه وجود دارد. در واقع شعر طولانی بلوچی حد فاصل بین قصیده و مثنوی فارسی است. شعر بعد از مقدمه وارد متن می‌شود در این وسط پهلوان اوج و فرود‌هایی را در شعر و موسیقی هر دو به وحود می‌آورد تا تأثیر شعر و موسیقی را بر شنوندگان بیشتر کند. در وسط شعر برای توجه بیشتر شنوندگان اشعاری در هجران معشوق یا دوست به صورت زهیروک(zahirowk) یا زهیرگ (zahirig) می‌آورد یا غزلی از شاعران فارسی زبان یا اردو زبان که آن را به شیوه‌ی زبان بلوچی می‌خواند که بر زیبایی و گیرایی شعر می‌افزاید و بعد از نفس تازه کردن شعر به روال عادی باز می‌گردد و تا پایان ادامه دارد. با این حساب شعر بلوچی مانند یک داستان کوتاه است که دارای مقدمه، متن، اوج، گره‌گشایی و فرود است. صداقت بیان و گرمی کلام گاهی چنان در خواننده اثر می‌گذارد که سنگدل ترین افراد را به گریه وا می‌دارد و یا کسی را که سال‌های سال از وطن خود دور افتاده چنان با اشتیاق به سمت خانه و کاشانه می‌کشاند که می‌تواند یادآور بعضی از ماجراهای شعر فارسی باشد. از جمله داستان نصر بن احمد سامانی و رفتن او از بخارا به سمرقند و دیگر نواحی خراسان بزرگ آن زمان و دست به دامان شدن بزرگان به نزد ابوعبدالله رودکی. رودکی آن قصیده‌ی معروف به نام بوی موی جولیان را سرود که نصربن احمد سامانی بدون موزه ورانین پا در رکاب خنگ نوبتی نهاد و برای بقیه ماجرا به کتاب چهار مقاله‌ی نظامی عروضی سمرقندی مراجعه کنید. در شعر معروف باگین بشکرد (Bāgien Baškard ) که سراینده‌ی آن ملا ابراهیم حسن راسکی است به درخواست همسر سردار سید هان(سعید خان)سروده. در زبان و ادبیات بلوچی واقعا شاهکار بی‌نظیر است که شاعر در مدت زمان کوتاهی آن را سروده است و اگر آن را با شعر رودکی مقایسه کنیم چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ زیبایی‌های شاعرانه بسیار زیباتر و با ارزشتر است.

میراث و آثار ملا کمال خان
ملا کمال خان با سفرهایی که به مناطق مختلف کرده به این واقعیت پی برد که حامل میراث گرانبهای زبان، فرهنگ و ادبیات بلوچی است و سنگینی این بار را بیشتر بر دوش خود حس می‌کرد و به دنبال جانشینی قابل برای انتقال این میراث بود. متأسفانه هیچ کدام از فرزندان او در پذیرش و پاسداشت این میراث نه تنها علاقه‌‌ای نشان ندادند بلکه بیشتر به دنبال این بودند که او را از خواندن و سرایش منع کنند. یکی از فرزندان او با سطحی‌نگری و قشری‌گرایی بارها پدر را آزرد و دل دوستداران ملا کمال خان را شکست. اکنون که پدر در میان ما نیست بر این فرزند فرض است که جبران مافات کند. حداقل دیوان اشعار او را به چاپ برساند. نوارهای موسیقی و ویدیوهای او را جمع‌آوری کرده و به شکل آبرومندانه در اختیار مردم ایران و جهان قرار دهد.
پس مجموعه‌‌ای از آثار ملا کمال خان را به شرح زیر می‌آوریم:
1. دیوان اشعار که شامل نزدیک به پنجاه سروده طولانی است که متاسفأنه تاکنون به چاپ نرسیده است. البته کمال خان در محافل و مجالس اشعار خود را نیز خوانده است.
2. نوارهای موسیقی: نزدیک به نیم قرن است که کمال خان خوانندگی را آغاز کرده است ولی شاید اجراهای اولیه او در دست نباشد اما بیشتر آنها به صورت کاست در دست است که باید بازنگری و تکثیر شود تکراری‌ها حذف و بهترین دوباره نشر شود.
3. برنامه‌ها و اجراهایی که ایشان در صدا و سیما و جشنواره داسته است باید در اختیار مردم قرار داده شود.
4. نوارهایی که ایشان به صورت دکلمه اجرا کرده است که آقای دکتر عظیم شه‌بخش، استاد و محقق بزرگ، به همراهی و همکاری محمد حسین رییسی تهیه کرده‌اند باید ویرایش و بازنگری شوند و در اختیار مردم قرار داده شود.
5.
* کارشناس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد- ارسالی از طرف همراه‌ و همکار همیشگی عبدالغفور گردهانی.